کسب و کارها برای انتخاب استراتژی‌های مناسب و چیدن اهدف بلندمدت و کوتاه‌مدت خودشون باید شناخت صحیحی از وضع موجود در فضای درونی کسب و کار (نقاط قوت و ضعف) و فضای بیرونی آن (فرصتها و تهدیدها) داشته باشند.

خوب است که این موارد بصورت 360 درجه یعنی نظرات صاحب کسب و کار، شرکا، کارمندان، مشتریان و همچنین سایر ذینفعان بررسی شود.

برای شناخت این موارد می‌توانیم از سؤالات زیر کمک بگیریم:

نقاط قوت

ویژگی ها و قابلیت های ویژه و متمایزی هستند که میتونه مزیت رقابتی ایجاد کنه، نظیر اختراعات و نوآوری‌ها، منابع انسانی کارا، منابع مالی زیاد، دسترسی به شبکه های توزیع مناسب و …

1- مدیریت:

  • چه چیز های منحصر بفردی در سازمان وجود دارد؟
  • چه کارهایی را بهتر از رقبا انجام میدهیم؟
  • در بین مشتریان خود به چه جیزی شهرت داریم؟
  • تجربه ما در این صنعت یا صنایع مشابه چقدر است؟

2- بازاریابی:

  • مزیت‌های رقابتی سازمان چیست؟
  • منابع درآمدزایی و سودآوری سازمان چیست؟
  • پیشنهاد فروش منحصر به فرد ما چیست؟
  • آیا ما روابط انحصاری با تامین‌کنندگان یا توزیع‌کنندگان داریم؟
  • شبکه توزیع ما چقدر گسترده است؟
  • نقاط قوت تیم بازاریابی و فروش ما چیست؟
  • آیا ما یک برند قوی داریم؟
  • آیا ما بازار جایگزین داریم که در صورت عدم موفقیت در بازار فعلی محصول را در آن عرضه کنیم؟

3- منابع انسانی:

  • آیا کارکنان ما مهارت ها یا تخصص هایی دارند که کارکنان رقبا فاقد آن باشند؟
  • آیا کارمندان ما دارای مدارک یا گواهینامه های حرفه ای هستند که به ما مزیتی بدهد؟

4- دارایی‌ها:

  • آیا ما فناوری اختصاصی، مالکیت معنوی یا سایر اطلاعات ارزشمند اختصاصی داریم؟
  • آیا ما یک نمونه اولیه یا مدل مفهومی داریم که در بازار آزمایش شده باشد؟ یا اینکه آیا ما ایده خود را بر اساس یک پروژه آزمایشی برای آزمایش پذیرش بازار/مشتری اجرا کرده‌ایم؟
  • آیا ما تجهیزات یا ماشین آلاتی داریم که رقبای ما نداشته باشند؟
  • آیا موقعیت مکانی یا ساختمان ما مزیت رقابتی به ما می دهد؟

5- منابع مالی:

  • چقدر در کسب و کار ما سرمایه گذاری شده است؟
  • آیا می توانیم در صورت نیاز به راحتی جذب سرمایه جدید داشته باشیم؟
  • آیا حاشیه سود کسب و کار و سایر شاخص های مالی با معیارهای صنعت قابل مقایسه است؟

نقاط ضعف

محدودیت‌ها و کمبودهایی که مانع عملکرد درست در سازمان میشود، نظیر برند ضعیف، عدم دسترسی به شبکه توزیع مناسب، عدم دسترسی به منابع مناسب و …

1- مدیریت:

  • کدام قسمت از فرآیندهای کاری می‌تواند یا باید بهبود یابد؟
  • چه کارهایی در حال حاضر به درستی انجام نمیشود؟
  • کدام فعالیت‌ها باعث ضرر مالی در سازمان می‌شوند؟

2- بازاریابی:

  • ما اغلب چه شکایاتی از مشتریان می شنویم؟
  • ما اغلب چه ایرادهایی از مشتریان احتمالی می شنویم؟
  • رقبای شما در چه زمینه‌هایی مزیت دارند؟
  • آیا توزیع کسب و کار محدود است؟

3- منابع انسانی:

  • آیا این کسب و کار به تعداد کافی پرسنل دارد؟
  • آیا کارکنان فاقد مهارت یا تخصص لازم برای رقابت هستند؟
  • کارکنان شما در چه بخش‌هایی خوب عمل نمی‌کنند؟

4- دارایی‌ها:

  • آیا محل کسب و کار یا کارخانه فیزیکی نقاط ضعفی دارد؟
  • آیا فناوری، تجهیزات و ماشین آلات کسب و کار قدیمی هستند؟

5- منابع مالی:

  • آیا کسب و کار از مشکلات جریان نقدی رنج می برد؟
  • آیا حاشیه سود کسب و کار و سایر شاخص های مالی در مقایسه با رقبا ضعیف است؟
  • آیا کسب و کار بدهی بیش از حد دارد؟
  • آیا کسب و کار برای جذب سرمایه اضافی با مشکل مواجه خواهد شد؟

فرصت‌ها

فرصت‌ها عوامل خارجی مطلوبی هستند که می‌توانند به یک سازمان مزیت رقابتی بدهند نظیر کاهش تعرفه‌های تعرفه ها و معافیت‌ها، ظهور بازار جدید و …

1- محیط رقابتی:

  • آیا رقبا نقاط ضعفی دارند که کسب و کار ما بتواند از آن بهره مند شود؟

2- محیط بازار:

  • آیا تغییرات بازار هدف به گونه‌ای است که برای کسب و کار ما مفید باشد؟
  • آیا بازار بالقوه‌ای وجود دارد که در حال حاضر در کسب و کار ما نادیده گرفته شده است؟
  • آیا چیزی وجود دارد که مشتریان و مصرف‌کنندگان درخواست می‌کنند و کسب و کار ما ارائه نمی‌دهد، اما می‌تواند اضافه کند؟
  • آیا رویدادهای محلی، منطقه‌ای یا ملی آتی وجود دارد که می‌تواند فرصت‌هایی را برای کسب و کار ما ایجاد کند؟
  • چه فرصت‌هایی برای گسترش جغرافیایی وجود دارد؟

3- محیط اقتصادی:

  • آیا کسب و کار از مشکلات جریان نقدی رنج می برد؟
  • آیا حاشیه سود کسب و کار و سایر شاخص های مالی در مقایسه با رقبا ضعیف است؟
  • آیا کسب و کار بدهی بیش از حد دارد؟
  • آیا کسب و کار برای جذب سرمایه اضافی با مشکل مواجه خواهد شد؟

4- محیط سیاسی:

  • چگونه ممکن است تغییرات پیشنهادی در سازمان‌های محلی، استانی، ملی، منطقه ای یا حتی کشورهای همسایه بر تجارت تأثیر مثبت بگذارد؟

5- محیط تکنولوژیک:

  • چگونه پیشرفت‌های تکنولوژیکی پیش‌بینی شده می‌تواند فرصتی برای کسب و کار ما ایجاد کند؟

تهدیدها

تهدیدها به عواملی اشاره دارد که پتانسیل آسیب‌رساندن به سازمان را دارند نظیر بلایای طبیعی، افزایش هزینه مواد، افزایش رقابت، عرضه کم نیروی کار و …

1- محیط رقابتی:

  • آیا رقبای ما در حال برنامه‌ریزی برای توسعه، عرضه محصول جدید، یا تغییرات دیگری هستند که می‌تواند به کسب و کار ما آسیب برساند؟
  • آیا کسب و کارهایی وجود دارند که در حال حاضر رقیب مستقیم نیستند، اما می‌توانند در آینده باشند؟

2- محیط بازار:

  • آیا بازار هدف ما در حال کاهش است؟
  • آیا تغییرات اجتماعی پیش‌بینی شده می‌تواند بر تقاضای محصول ما تأثیر منفی بگذارد؟
  • آیا کسب و کار به شدت به یک مشتری بزرگ متکی است؟

3- محیط اقتصادی:

  • چگونه ممکن است روندهای اقتصادی فعلی و پیش‌بینی شده (به عنوان مثال، قیمت مسکن، نرخ اشتغال، اعتماد مصرف کننده و …) بر کسب و کار ما تأثیر منفی بگذارد؟
  • چه روندهای پیش بینی شده صنعت می‌تواند به کسب و کار ما آسیب برساند؟
  • آیا تغییرات در عوامل مالی خارجی، مانند استانداردهای بازنگری شده، وام، افزایش هزینه سرمایه یا نرخ بهره بالاتر، می‌تواند به کسب و کار آسیب برساند؟
  • آیا افزایش پیش‌بینی شده ای در هزینه انجام کسب و کار (یعنی اجاره، دستمزد، موجودی، خدمات آب و برق) وجود دارد که می‌تواند به کسب و کار آسیب برساند؟

4- محیط سیاسی:

  • آیا تغییرات دولتی محلی، استانی و ملی، مانند محدودیت‌های نظارتی یا موافقت‌نامه‌های تجاری جدید، می‌تواند بر مسب و کار ما تأثیر منفی بگذارد؟

5- محیط تکنولوژیک:

  • چگونه ممکن است پیشرفت‌های تکنولوژیکی پیش بینی شده بر کسب و کار ما تأثیر منفی بگذارد؟

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *